اهمیت نوشتن و نیاز به صحیح نوشتن در ایجاد ارتباط با دیگران بر کسی پوشیده نیست.
در همین ارتباط از ابتدای آموزش رسمی خواندن و نوشتن، به کودکانمان میآموزیم که چگونه بنویسیم وچه اقداماتی در این باره انجام میدهیم تا بتوانند آموختههای خود را در موقعیتهای مختلف به کار گیرند.
مهمترین ماده درسی که این وضعیت را بر عهده دارد، املای فارسی است. املا در لغت به معنی پر کردن، بر سر جمع گفتن، تقریر کردن مطلبی تا دیگری آن را بنویسد، است.
در زبان فارسی کلمهای معادل املا و دیکته نداریم، ولی میتوانیم «از بر نویسی» یا «گفتار نویسی» را جایگزین کلمه املا یا دیکته کنیم. منظور این است که شخص گفتههای دیگران را بدون دیدن آن کلمات بنویسد.
با توجه به این که درس املا بنای علمی در یادگیری سایر دروس است و توجه به این مهم، یکی از ضروریات نظام آموزشی ماست و از طرفی روشهای متداول املا نمیتواند راه گشای مشکلات آموزشی در این درس باشد، لذا در این مجموعه سعی شده است چندین روش متنوع و جالب برای املا و تصحیح آن ارائه شود.
تا از همین ابتدای سال تحصیلی با یاری اولیا و آموزگاران در افزایش توانمندی دانشآموزان تلاش شود.
1) املا به صورت گروهی. به این شکل که بچهها را به گروههای 5 یا 6 نفره تقسیم میکنیم و در هر گروه، هر خط را یک نفر از گروه مینویسد و در انتها نمره گروهی میدهیم و آن املا در پوشه کار گروهها قرار میگیرد.
2) هر گروه یک متن املا با کمک تمام اعضای گروه خود مینویسد و ما املای همه گروهها را جمعآوری کرده و میخوانیم و سپس یا بهترین متن دیکته را به کل کلاس میگوییم و یا از هر گروه یک پاراگراف انتخاب کرده و دیکته تلفیقی تهیه کرده و به کل کلاس، دیکته میگوییم. در این صورت متن دیکته را بچهها انتخاب کردهاند.
3) بچهها را گروهبندی میکنیم و سپس هر گروه متن دیکتهای را مینویسد و برای گروه دیگر میخواند تا آن گروه بنویسند. دیکته گروه به گروه نام دیگر این دیکته است.
4) در روش دیگر، باز بچهها به گروههای 5 یا 6 نفره تقسیم میشوند. 10 کلمه مهم از درس انتخاب میکنیم و از بچهها در گروهها میخواهیم که هر کدام جملهای را در ارتباط با درس بنویسند و از کلمات مهم مورد نظر استفاده کنند و هر گروه جملات خود را کنار هم گذاشته و یک متن کوتاه و زیبا بسازد.
5) در مواقعی که شاگردی ضعیف است و در املا پیشرفت چندانی ندارد، میتوان در هنگام دیکته دانشآموز ضعیف را کنار دانشآموز قوی نشاند تا بعضی از لغات را که برایش مشکل است، با مشورت بنویسد. در نتیجه دانشآموز ضعیف، هم آن لغت را به خوبی به ذهن میسپارد و هم با افت نمره به طور مکرر مواجه نمیشود. البته این روش نباید به طور تکرار و همیشگی باشد.
6) در هنگام تصحیح کردن املا، معلم صحیح لغات را نمینویسد و دانشآموزان خودشان درست لغات را از کتاب پیدا میکنند و بعد ما به آن املا نمره میدهیم. یعنی، ابتدا دور کلمات اشتباه خط میکشیم و صحیح آن را بچهها مینویسند و ما به صحیح نوشتن آنها نمره میدهیم.
7) روش دیگر این است که معلم بهتر است متن دیکته را قبل از املا برای بچهها بخواند، ولی بچهها چیزی ننویسند و تنها گوش دهند.
8) بعد از املا هم باید متن مجدداً خوانده شود، یعنی در هر املا کل متن باید سه بار خوانده شود.
9) در صورت دیگر املا، میتوان شفاهی دیکته را خواند و بچهها لغات مهم آن را هجی کنند و در هوا بنویسند.
10) نوع دیگر املا میتواند چنین باشد که شاگرد پشت سری کلمات را روی پشت فرد جلویی بنویسد و شاگرد جلویی از روش حرکت انگشتی فرد عقبی بتواند لغات را بفهمد و بنویسد که این یک نوع بازی و املا است.
11) در روش دیگر به بچهها میگوییم روزنامه با خود به کلاس بیاورند و لغات را ببرند و از لغات بریده شده یک بند املا برای ما درست کنند و بر روی ورقه بچسبانند. یا این روش میتواند به صورت گروهی هم صورت گیرد.
12) میتوان املایی را به صورت پلیکپی بدون نقطه، بدون تشدید و یا به صورت لغات ناقص به دانشآموزان داد تا آنان در جای مناسب نقطه بگذارند و یا تشدید قرار دهند یا لغات ناقص را کامل کنند.
13) میتوان دیکته را به صورت لغات صحیح و غلط در کنار هم قرار داد تا بچهها کلمه غلط را خط بزنند.
14) روش دیگر املا میتواند به صورت تصویری باشد. یعنی، شکل را به دانشآموزان بدهیم تا آنان املای صحیح آن را بنویسند.
15) املای تقویت حافظه: بدین صورت که معلم متنی را روی تخته مینویسد و سپس متن را برای دانشآموزان میخواند و سپس روی نوشتههایش روی تخته پرده میکشد و بچهها باید هر آنچه از متن فهمیدهاند را بنویسند. سپس معلم پرده را از تخته برمیدارد و بچهها متن خود را با متن تخته مقایسه میکنند و به خود امتیاز میدهند.
16) روش دیگر، میتواند استفاده از آینه باشد که کلمات را بر عکس بنویسیم و بچهها با آینه درست آن را بنویسند و یا صحیح آن را بخوانند.
17) دیکته آبکی: روش دیگر، استفاده از آب و محیط حیاط مدرسه است. بدین ترتیب که بچهها به صورت انفرادی و یا گروهی با خود آبپاش به مدرسه میآورند و با آب دیکته را روی زمین بنویسند و گروهی نوشتههای خود را تصحیح کنند.
18) روش دیگر در تصحیح املا این است که دانشآموزان با اشتباهات خود جمله بسازند و یا دیکته به صورت جملهسازی از لغات مهم درس باشد.
19) کلمات مهم یا مشکل درس را روی پارچه بنویسند و سپس با خمیر و یا نخ و سوزن کلمات را بسازند و یا بدوزند که در این صورت املا با هنر و بازی توأمان میشود (یادگیری تلفیقی)
20) دانشآموزان از اشتباهات خود در املا کلمات همخانواده، متضاد و یا هم معنا بنویسند.
21) برای آشنایی دانشآموزان با انواع صداها و لهجهها در هنگام دیکته گفتن و از این که بچهها تنها به صدا و لحن معلم خود خو نگیرند، معلم میتواند از اطرافیان خود بخواهد تا متن املا را بر روی نوار بخوانند و صدای خود را ضبط کنند و سپس آن متن را به کلاس بیاورد و بچهها از روی آن نوار دیکته بنویسند و در هنگام ارزشیابی پایانی و یا هر زمان دیگر بچهها دچار مشکل نشوند.
22) همکاران معلم میتوانند در املاهای کلاسی جای خود را تعویض کنند و به بچههای کلاسهای دیگر املا بگویند تا بچهها با انواع صداها و لحن و گویش در دیکته آشنا شوند.
23) دانشآموزان میتوانند به والدین خود دیکته بگویند و والدین در املای خود چند کلمه را اشتباه بنویسند تا بچهها آنها را تصحیح کنند و به پدر و مادر خود نمره دهند.
24) بچهها میتوانند به معلم خود دیکته بگویند. هر گروه یک پاراگراف به معلم بگوید و در انتها گروهها ورقه معلم را تصحیح کنند و یا هر گروه پاراگراف مخصوص به خود را صحیح کند. البته بهتر است معلم چند کلمه را عمداً اشتباه بنویسد.
25) برای والدین بیسواد، فرزند میتواند صدای خود را ضبط کند و از روی صدای خود به خودش دیکته بگوید یعنی صدای ضبط شده خود را جایگزین صدای اولیای خود که بی سواد هستند، نماید.
26) یکی دیگر از روشها برای تصحیح املا این است که میتوان املا را به بچهها داد تا تصحیح کنند، ولی در نهایت نمره نهایی را معلم بدهد و یا دانشآموزان تصحیح کننده با مداد کنار دفتر فرد، نمره بگذارند و بعد معلم، نمره خود را با نمرهای که دانشآموزان داده مقایسه کند.
27) معلم لغاتی را بر روی مقوا مینویسد و مقوا را به تخته نصب میکند و زمان کوتاهی وقت میدهد تا دانشآموزان کلمات را به دقت نگاه کنند و سپس مقوا را جمع میکند. در این جا بچهها هر آنچه از لغات در ذهنشان مانده است را مینویسند و ما لغات و کلمات آنان را تصحیح میکنیم تا دقت آنان سنجیده شود.
28) دانشآموزان املا را در هوا بنویسند و ما هم در هوا تصحیح کنیم نه با قلم و روی کاغذ.
29) روش دیگر املا که همراه با بازی هم است، این است که دانشآموزان با گچ روی زمین مدرسه و حیاط مدرسه دیکته بنویسند و سپس حیاط را دستهجمعی بشویند تا آثار گچ حیاط مدرسه را کثیف نکند.
30) معلم میتواند املا را بر روی چندین کارت بنویسد و این کارتها بین گروهها تقسیم شود تا تمام گروهها کارت را ببیند و سپس کارتها را جمع کرده و از روی آنها دیکته بگوید.
لازم به تذکر است که روشهای املا که به عنوان نمونه بیان گردید را نباید به عنوان روش واحد تلقی کرد. اگر هر روشی بیشتر از اندازه استفاده گردد، ارزش آموزشی خود را از دست میدهد. لذا اگر معلم بنا به ضرورت و در نظر گرفتن تنوع، روشهای متنوع املا را به کار گیرد نتیجه مفیدی عاید دانشآموزان خواهد شد.
> بسمه تعالی
> چه خوب است که ما نامهای زیبای حضرت زهرا (س)را بر فرزندان خود بگذاریم
>
> اسامی ؛ کنیه ها و القاب حضرت فاطمه سلام الله علیها
>
>
> نام مبارک آن حضرت در آسمان = منصوره
>
> کنیه های آن حضرت عبارتند از :
> امّ الحسن- امّ الحسین- امّ المحسن- امّ الائمه - امّ ابیها – ام
> حسنین
> ام الخیره – ام البرره – ام المؤمنین – ام السبطین - قرّة عین المصطفی
> حبیبه
> المصطفی - بهجه الفؤاد- درّة بیضاء- سیدة النساء
>
> سایر نامها و القاب :(صد نام زیبا)
> فاطمه- صدیقه – مبارکه – طاهره- زکیه – راضیه – مرضیه- محدثه- زهرا مطهره –
> عارفه- کوثر- تقیه- وحیده- صادقه- شریفه – ریحانه – زهره انسیه- حانیه- هانیه
> –
> عذرا- حوراء - حلیفه- کریمه- حبیبه – صابره سلیمه- محترمه - صفیه- مکرمه
> -آیه-
> سهره – عالمه – علیمه – معصومه مظلومه- جمیله- جلیله – محتشمه- میمونه – منصوره
> –
> حکیمه – فهیمه- عقیله عطوفه- رؤوفه – حنانه – عابده- زاهده – قوامه – شفیعه –
> شفیقه
> – انانه – ولیمه - امینه- مکینه – جوهره – سنیه – علیه – سیده – حره – حصان –
> بتول
> – مریم - سماویه- مکرمه – معلومه – مفطومه – صامیه – متهجده – وصفیه - حامله -
> رحیمة- شهیدة - عفیفة- قانعة- رشیدة - شریفة - مغضوبة تفّاحة محزونة-
> مکروبة-
> علیلة - قوّامة - باکیة - صوّامة – برّة - شفیقة – ولیّة درّة –عزة-
> سنیّة - علیّة- مبارکة - معظّمة -عالیة-ْکُبْرَی-
> صِّدِّیقَةُاَلْکُبْرَی-نُّورِیَّةُ
>
>
> التماس دعا
اشرف زنگنه کرمانشاهی
>>ماجرای شاخه گل
>>مردی مقابل گل فروشی ایستاد. او می خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری
>> بود
>>سفارش دهد تا برایش پست شود.
>>وقتی از گل فروشی خارج شد٬ دختری را دید که در کنار درب نشسته بود و گریه می
>> کرد.
>>مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید : دختر خوب چرا گریه می کنی ؟
>>دختر گفت: می خواستم برای مادرم یک شاخه گل بخرم ولی پولم کم است. مرد لبخندی
>> زد و
>>گفت :با من بیا٬ من برای تو یک دسته گل خیلی قشنگ می خرم تا آن را به مادرت
>> بدهی.َ
>>وقتی از گل فروشی خارج می شدند دختر در حالی که دسته گل را در دستش گرفته بود
>>لبخندی حاکی از خوشحالی و رضایت بر لب داشت. مرد به دختر گفت : می خواهی تو را
>>
>>برسانم؟ دختر گفت نه ، تا قبر مادرم راهی نیست!
>>مرد دیگرنمی توانست چیزی بگوید٬ بغض گلویش را گرفت و دلش شکست. طاقت نیاورد٬
>> به گل
>>فروشی برگشت٬ دسته گل را پس گرفت و ۲۰۰ کیلومتر رانندگی کرد تا خودش آن را به
>> دست
>>مادرش هدیه بدهد.
>>
>>
>>شکسپیر می گوید: به جای تاج گل بزرگی که پس از مرگم برای تابوتم می آوری، شاخه
>> ای
>>از آن را همین امروز به من هدیه کن!
فرستنده :زنگنه
پرورش روحی فرزندانمان در محیط پاک معنوی
همه والدین در تربیت فرزندان خود به دنبال برترین راهکارها هستند تا
بتوانند در فضایی معنوی فرزندانشان را به قرار گرفتن در مسیر صحیح زندگی
یاری نمایند. توجه به این که نهادهایی همچون آموزش و پرورش و رسانه های
جمعی قابل اعتماد تلقی می شوند، برخی از پدران و مادران این مسئولیت
سنگین خود را فراموش کرده اند. به عبارت دیگر، نه فرصتی برای تربیت
فرزندان وجود دارد، نه علم آن؛ و نه اهمیتی که والدین را وادارد تا بیشتر
از غذای شب و لباس فرزندانشان، به فکر تربیت فکری و معنوی فرزندانشان
باشند. کودکان در کنار دوستان، در کوچه ها، در مقابل تلویزیون ها و
مونیتورها بدون داشتن معلمی معنوی به بلوغ می رسند و والدین در تعجب اند
که چرا رفتار کودکانشان این قدر متفاوت با آنهاست؛ آنان هنوز مشکل را
درنیافته اند. این مشکل به دلیل فراموشی اصلی ترین وظیفه پدری یا مادری -
یعنی تربیت معنوی فرزندان - است. تقویت و تکامل شخصیت فرزندان و کنترل و
تنزیه آنها از هرگونه عیب و نقص ممکن، سنگین ترین مسئولیتی است که بر دوش
والدین است. ما به می دانیم که تمامی انسان ها با سرشت و فطرتی پاک متولد
می شوند، که زندگی اسلامی بر آن استوار است. بعدها به واسطه والدین است
که کسی مسیحی، یهودی یا زرتشتی می شود. تعلیم و تربیت اسلامی به مسئولیت
سنگین پدر تأکید کرده است و عمیقاً این موضوع را مورد توجه قرار داده، به
نحوی که طبق نظر آیین اسلامی اگر پدر خانواده در پرورش فرزندان مراقبت
کمتری داشته و سهل انگاری کند، گناهکار خواهد بود. از پیامبر اکرم (ص)
نقل شده است: «این گناه کافی است که گناهکار افراد مورد علاقه اش را از
دست بدهد.» براساس روایتی پیامبر اسلام (ص) فرمودند: خداوند از هر چوپانی
راجع به گله اش سؤال خواهد کرد که آیا از آنها به خوبی مراقبت کرده است،
یا این که آنها را به حال خود رها کرده است. خداوند از پدرها هم در
ارتباط با اهل خانواده اش سؤال خواهد کرد. پیامبر (ص) فرمودند فرزندانتان
را گرامی بدارید و برای تعالی ایشان در تربیتشان جد و جهد کنید. اینها
نمونه هایی هستند که نشان می دهند شریعت و قانون الهی به تعلیم و تربیت
کودکان اهمیت بیشتری می دهد. قانون اسلام به پدرها حکم می کند که به
معنویات فرزندانشان اهمیت بیشتری بدهند و در تهیه لوازم زندگی آنها
بکوشند، تا فرزندانشان رشد متعادلی داشته باشند. پدر باید فرزندانش را با
کتاب خدا و روش زندگی پیامبر بزرگوار تعلیم دهد، تا این که باغ فطرت آنها
گل دهد و به بار بنشیند و سایه بگستراند. والدین با غفلت از کودکانشان
بهانه می آورند که جامعه باعث بـَد بار آمدن آنها شده است. ما در قرآن
مجید ، امثال و حکم ، تعلیمات و بالاخره چراغی داریم که روشنایی می دهد.
خداوند بزرگ در کتاب آسمانی خود فرموده است: «ای مؤمنان خود و خانواده
تان را از آتشی حفظ کنید که هیزم های آن مردم و سنگ ها هستند.» (سوره 66،
آیه 7) یعنی به آنها یاد دهید چه چیز می تواند آنها را از این آتش در
امان نگه دارد. شیخ ابوحامد غزالی این آیه را چنین تفسیر کرده است: «قطع
نظر از این که چگونه مراقبت پدر، فرزندانش را از آتش این دنیا حفظ می
کند، مراقبت او در خصوص رهایی از آتش دنیای آخرت باید در اولویت قرار
گیرد. این مراقبت باید در تربیت و تعلیم فرزندان به بهترین روش صورت
پذیرد و همچنین در دور نگهداشتن آنها از دوستان بد بیشتر باشد.» کودکان
مسلمانی که در کشورهای غیراسلامی زندگی می کنند، نیاز بیشتری به محیط
آموزشی فرهنگی دارند، محیطی که مبانی فهم، درک و تعلیم مذهب را بیشتر از
کشورهای مسلمان برای کودکان فراهم آورد و شدیداً پایبند آن باشد. محیط
سالم، محیطی است که زندگی روزمره کودک را با تعلیمات درستی از اسلام در
بر می گیرد؛ این محیط ایده آل، متفاوت از محیط فعلی است که جامعه این
کشورها به وجود آورده است، جامعه ای که نه تنها اساساً به کودک کمکی نمی
کند، بلکه کودک به خاطر چیزهایی که در مدارس و همچنین از طریق وسایل
ارتباط جمعی ناسالم یاد می گیرد، اثرات منفی و مخربی دریافت می دارد. در
خصوص این موضوع آنچه تعجب آور است، غفلت تعدادی از خانواده های مسلمان از
فرزندانشان است، آنها فرزندان خود را به جریان های آلوده کفر می سپارند
تا آنها را به گونه ای که خوشایندشان است تربیت کنند و وقتی کودکان بزرگ
شدند، ارتباط برقرار کردن با آنها، نصیحت کردن آنها و هدایت آنها به سوی
اخلاقیات دینشان، فوق العاده مشکل می شود و آنچه تعجب آور است این است که
والدین با نادیده گرفتن، غفلت و بی توجهی نسبت به رفتار فرزندانشان در
زمان کودکی بهانه می آورند، که جامعه باعث «شر» بار آمدن فرزندانشان شده
است. بنابراین خانواده در کنترل عواملی که بر رفتار کودکان تأثیر منفی می
گذارد، مسئولیت بسیار سنگینی دارد. خانواده همچنین وظیفه دارد که کودک را
به سویی راهنمایی کند که درک و فهم او را از مذهبش تضمین کند. به همین
نحو باید با مشکلات زیادی که معلول این عوامل هستند، دست و پنجه نرم کند.
مهمترین راه پیشگیری از رفتار بد و ناشایست، این است که در ضمن برآوردن
نیازهای عاطفی عقلانی و جسمانی او، از کودک در خانه مراقبت کنیم. ارضای
این نیازها به کودک کمک می کند با دیگران رفتار خوبی داشته باشد و او را
از برخی وسایل ارتباط جمعی دور نگاه می دارد و از تأثیرات منفی آن حفظ
خواهد کرد
|
1- شناخت شخصیت نوجوان: ما والدین با شناخت ویژگیهای دوره نوجوانی بسیاری از رفتارهای ناخوشایند آنان را غیرطبیعی نپنداریم که موجب بروز عکسالعمل در ما شود و به تیرگی روابط با نوجوان نیانجامد. 2- استفاده از روش تغافل (نادیده گرفتن): از موثرترین روشهای تربیتی در این دوره «روش تغافل» است. یعنی مسائل و مشکلات نوجوان را بزرگ نشان ندهیم که در او ایجاد وحشت نماید و یا او را به لحاظ رفتارهایش دائم باز خواست ننمائیم بلکه نوجوان بایستی همواره در حالت خوف و رجاء باشد. 3- ایفای نقش راهنمایی بجای دستوری: در برخورد با مسائل نوجوان بهتر است از خودش کمک بگیریم یعنی این واقعیت را بداند که نخستین مسئول حلّ مشکل او، خودش است و برای حل آن باید اقدام نماید و ما والدین فقط وظیفه ی راهنمایی او را داریم که از عواقب تصمیم خودش مطلع شود. 4- آموزش: مهمترین دلیل ترس و اضطراب از هر موضوعی جهل و ناآگاهی نسبت به آن موضوع میباشد که ضروری است برای کاهش ترس و اضطرابهای نوجوانی آموزشهای لازم در مورد بلوغ، دوستیابی، حل مساله، گذراندن اوقات فراغت، برنامهریزی درسی و مواردی از این قبیل به نوجوان آموزش داده شود. 5- برقراری رابطه دوستانه و عاقلانه: ما والدین با مراقبت دوستانه و عاقلانه خود احساس ایمنی و اطمینان را در وجود نوجوان ایجاد میکنیم. 6- اعتماد سازی: باید بیاموزیم که چگونه حس اعتماد نوجوان را نسبت به خودمان جلب و جذب کنیم، چنانچه اعتماد میان نوجوان و والدین کمرنگ شود او برای حل مسائل خود به دیگران مراجعه میکند. 7- ارتباط کلامی مقدمه ارتباط عاطفی: ما والدین با تنظیم ساعات کار خود و بسترسازی مناسب در منزل بایستی فرصت کافی برای «ارتباطهای کلامی» با اعضای خانواده به ویژه نوجوان را فراهم آوریم چرا که ارتباط کلامی خود مقدمه «ارتباط عاطفی» است که نوجوان سخت به آن نیازمند است. 8- تاکید بر محبت و پرهیز از خشونت: ارتباط با نوجوان اگر بر اساس عشق و علاقه و صمیمیت استوار باشد اعتماد به نفس را در او تامین و تضمین مینماید و اگر بافشار و خشونت همراه باشد ممکن است موجب اختلال عصبی و دشواریهای روانی در او شود. 9- الگوهای رفتاری والدین: نوجوان علاقمند است که والدین دارای شخصیتی مستحکم و با ثبات و پایدار باشند چون به اتکاء شخصیت و همانند سازی آنان نیازمند است و توجه والدین به الگوهای رفتاری خود مورد تاکید است. 10- پرهیز از مناقشات خانوادگی: خانه بایستی محل آرامش و امن و مستحکمی برای اعضاء خانواده به ویژه نوجوان باشد و مناقشات و جرو بحثها و دعواهای علنی والدین به آن لطمه نزند و بهانه گریز نوجوان از خانواده را فراهم نیاورد. 11- گوش دادن: با نوجوان صحبت کنیم و به سخنان او با علاقه گوش فرا دهیم و بدانیم که خوب گوش کردن به حرفهای نوجوان رمز ارتباط موثر با اوست. 12- تکیه بر نقاط قوت: با مشاهده ی برخی ضعفها، نوجوان را تحقیر و سرزنش و یا با دیگران مقایسهاش نکنیم بلکه بیشتر سعی نمائیم برای از بین بردن ضعفهایش قوتش را تجلی بخشیم. 13- انتظار به اندازه: با کسب شناخت همه جانبه از نوجوان به اندازه ی توان و ظرفیت وجودیش از وی انتظار داشته باشیم. 14- اجازه خطا کردن به نوجوان بدهیم: نوجوان بایستی بیاموزد که از مشکلات گریزان نباشد بلکه برای حل مشکلاتش به دنبال کشف راه حل باشد و این زمانی است که اجازه خطا کردن را به او بدهیم تا از خطا کردن احساس گناه نکند و بتواند فرصت یافتن راه حل را بیابد. 15- مشورت با نوجوان: نوجوان در اندیشه ی مستقل شدن است بنابراین نبایستی عقاید خود را بر او تحمیل کنیم بلکه بایستی او را تحمل کرد و با مشورت گرفتن از او در امور خانه در کسب استقلال یاریش کنیم. 16- فعال بودن نقش پدر در تربیت نوجوان: همانگونه که «مادر» نخستین گذرگاه کودک و نوجوان به زندگی اجتماعی است آنچه که بسیار مورد نیاز یک نوجوان است وجود «پدری» است که خانواه بتواند بر او تکیه کند. «پدری» که گرم، مهربان و پرشور باشد. 17- پذیرش بدون قید و شرط نوجوان: نوجوان را همانطور که نشان میدهد بپذیریم نه آنطور که در رویا و تخیل خود تصور میکنیم و بدانیم اگر نوجوان در خانواده مورد احترام قرار گیرد، یاد میگیرد خودش را آنطور که هست بپذیرد. |