نظم وبی نظمی کدام یک رادر زندگی انتخاب کرده اید

بسمه تعالی

جزوه شماره 5

:اوصیکم بتقوی الله ونظم امرکم"

"درارزش نظم در زندگی همین بس که مولای متقیان حضرت علی (ع) این گوهر ارزشمند را هم ردیف دیگرارزش های والای اسلامی قرارداده ودرواپسین روزهای حیات خویش درسخنان گوهر بارشان رعایت آن راسفارش نموده است  "

مقدمه

مبنای آفرینش بر پایه نظم و ترتیب است و خداوند جهانی را خلق کرده که جز نظم و ترتیب و قانونمندی در آن چیز دیگری نمی بینید اگر غیر از این بود جهان خلقت با همه عظمت آن به اندک مدتی متلاشی و از بین می رفت و اساسا رمز ماندگاری جهان با همه اجزاء، آن  چه در زمین و در آسمان است وجود نظم و قانون مداری است  واساسا مبنای فعالیت ها ،کشفیات واختراعات  و آبادانی  نوع بشر بر روی زمین همگی  بهره مندی از این موهبت الهی است  و اتفاقا بشر در کشفیات خود به دنبال پیدا کردن همین نظم و هماهنگی بوده است اگر قانون جاذبه توسط نیوتن کشف می شود یعنی به یک تعبیر انسان توانسته است یکی از هماهنگی ها و به عبارتی یکی از میلیاردها  قوانین جهان خلقت را کشف کند و به دنبال آن از فوایدش خود و دیگران را بهره مند سازد .در خلقت انسان نیز مانند سایر پدیده ها همین حکم صادق است وبنابر این انتظار می رود رویه خلقت و جهان آفرینش در رفتار و کردار آدمیان تجلی یابد و اگر غیر از این باشد موجب تعجب و نارضایتی خواهد بود .افرادی که توانسته اند به موفقیت های چشمگیری در زندگی خود  دست یابند اگر از آن ها سوال شود رمز موفقیت را در چه چیزها یی می دانند و می یابند مطمئنا یکی از آن مجموعه عوامل" نظم و ترتیب"  است . وقتی از اشخاص نظم صادر می شود واکنش ها خوشایند و اگر از کسی بی نظمی صادر شود پاسخ نا رضایتی  خواهد بود در فضای بی نظمی امور به درستی پیش نمی رود سرعت نمی گیرد و گاهی متوقف و حتی گاهی پس رفت می کند و اگر مجموعه ای به بی نظمی خود ادامه دهد پس از مدتی باید منتظر اضمحلال و فروپاشی آن باشیم به عبارت دیگر حیات بی نظمی در معرض خطر قرار دارد و این سنت الهی است و وقتی به رویه ای که خداوند مستقر کرده بی توجهی کنیم نباید انتظار دیگری جز آن داشته باشیم  به طور طبیعی هر آن چه که بوی نظم بدهد مثل استشمام بوی گل برای ما خوشایند است و هر چیزی که بوی بی نظمی بدهد برای ما آزار دهنده و مایوس کننده است .هدف از این مقدمه نسبتا طولانی توجه خانواده های محترم و همه افراد به اهمیت و ضرورت دست یابی به یک نظم و ترتیب در فعالیت ها و امور روزانه و در روابط اجتماعی و خانوادگی است حتی اگر تنها زندگی کنیم باز ضرورت حضور این عامل در زندگی شخصی ملموس است شما می توانید اتاق خود را وقتی منظم است و همه چیز آن سر جایش قرار دارد برای لحظه ای در ذهن خود تجسم و تصور کنید" این کار را انجام دهید"، چه حسی پیدا می کنید ؟ حالا دوباره همان اتاق را در حالتی تجسم  کنید که  هیچ چیز سرجایش نیست به هم ریخته و شلوغ است حالا چه حسی پیدا می کنید ؟ این دو حس را با هم مقایسه کنید بعد ببینید به چه نتیجه ای می رسید . بعضی از افراد با نظم رابطه خوبی ندارند و آن را مایه دردسر می دانند و اگر با آدم منظمی سرو کارشان بیافتد و به خصوص مجبور باشند با او کار کنند و یا بدتر از آن با او زندگی کنند کلافه شده و عطای آن رابطه را به لقایش می بخشند و اگر مجبور باشند که رابطه خود را حفظ کنند باید سال ها رنج بکشند وعذاب ببینند .احساسی که شاید قوی تر از آدم بی نظم، در افراد منظم دیده می شود به عبارت دیگر افراد منظم از بی نظمی همکار یا شریک خود بیشتر آزار و اذیت می بینند، تا افراد بی نظم از نظم طرف مقابل خود.   سوالی که در ذهن هر فردی ممکن است شکل بگیرد این است که کدام یک درست می گوید و کدام اصل است چرا بعضی افراد به سمت بی نظمی حرکت می کنند واین خصلت یا رویه  رانمی پسندند و بعضی دیگر به طرف نظم حرکت کرده و از آن استقبال می کنند ؟ آیا منظم بودن یا بی نظم بودن ارثی و ذاتی است یا بر عکس اکتسابی و نتیجه یادگیر ی . افراد جامعه در یک طیف گسترده ای از بی نهایت بی نظم تا بی نهایت منظم قرار می گیرند و البته نمی دانیم چه درصدی از افراد در این سمت محور و چند درصد در طرف دیگر قرار دارند ولی این را می دانیم که منظم تر ها در زندگی شخصی ،خانوادگی و حرفه ای و شغلی خود موفق ترند و ازاین صفت نیکوی آنان بیشتر استقبال می شود.   اگر هر پدر و مادری فرزند خود را در حال نظافت یا مرتب کردن وسایل شخصی یا اتاق خود ببیند خوشحال خواهند شد هر قدر هم که آن پدر و مادر شخصا اعتقادی به نظم نداشته باشند شاید مقایسه جالبی نباشد اما آدم دروغگو هم وقتی از کسی حرف راست و حقیقت می شنود قلبا خوشحال است و استقبال می کند ویژگی های افراد منظم

 رعایت جوانب و جزئیات امور وقتی مشغول فعالیتی می شوند سعی می کنند همه چیز را در آن موقعیتی که دارند کنترل کنند و به همین دلیل زمان بیشتری را باید صرف امور خود کنند و معمولا این افراد به کندی و آرام بودن در کارها متهم می شوند و ممکن است باعث اعتراض دیگران شوند .   ذهن و تفکر منظمی دارند و از داشتن برنامه ریزی در امور خود استقبال می کنند وقدرت پیش بینی مناسبی دارند .  نظم در بسیاری از امور شخصی آن ها انعکاس دارد و به تمام جوانب زندگی تسری پیدا کرده است در لباس پوشیدن ،  غذا خوردن ،   انجام واجبات و عبادت یومیه، ویا در محیط فعالیت و اشتغال  و در روابط اجتماعی تعهدات بیشتری احساس می کنند مثلا به قول قرار خود پایبند ترند و سعی می کنند اگر وعده ای داده اند عامل به آن باشند در امور اقتصادی هم این ویژگی را نشان می دهند اهل ولخرجی یا اسراف نیستند و سعی می کنند در امور اقتصادی خود رعایت کنند .

ویژگی های افراد بی نظم

ناهماهنگی در فعالیت ها و پراکندگی و گسستگی در امور    مثلا اگر قرار است کاری را انجام دهند همه آن را یک جا و تمام وکامل انجام نمی دهند ،کم حوصله و بی قرار به نظر می رسند و از تمرکز ،توجه  و دقت کمی برخوردارند، مرتب از این شاخه به آن شاخه می کنند ،هنوز کاری را تمام نکرده اند کار یا فعالیت جدیدی را آغاز می کنند و کارهای نیمه تمام زیادی دارند ،برای بی نظمی های خود دلیل قانع کننده ای ندارند و نمی خواهند یا نمی توانند از آن دفاع کنند در امور شخصی آن ها بی نظمی موج می زند و شاید هم  از این وضعیت بدشان نیاید اگر برای این افراد بی نظمی آزار دهنده بود مطمئنا تا کنون برای آن اقدامی انجام داده بودند . توجه زیادی به رضایت یا نارضایتی دیگران ندارند و اساسا تعهدات کمتری را نسبت به دیگران احساس می کنند ،  به همین دلیل بارها و بارها موجبات نارضایتی اطرافیان را فراهم کرده اند.   بی نظمی آن ها وقتی دردسر ساز می شود که با جامعه  سروکار پیدا می کنند و قرار است که خدمتی را به کسی یا سازمانی ارایه کنند.    از نظر اقتصادی شرایط خوبی ندارند وبه دلیل بی نظمی فرصت های زیادی را از دست می دهند و کمتر اهل جمع آوری هستند و بیشتر از آن که جمع کنند خرج می کنند  با همه توصیفاتی که ارایه شد به نظر می رسد نظم و بی نظمی تابع شرایط محیطی قرار می گیرد گرچه در   خلقت بشر خداوند اصل را بر" نظم" قرار داده ولی مانند بسیاری از اموری که برای ما تبدیل به عادت می شود بی نظمی هم می تواند به یک صفت یا ویژگی شخصیتی تبدیل شده که جدا شدن از آن سخت و دشوار است همان طور که اگر کسی به دروغگویی عادت کرد راست گفتن برایش همان قدر سخت می شود که راست گویی بخواهد دروغ بگوید /        والسلام

مجتمع آموزشی امام خمینی(ره)سوریه-دمشق                                   اسفند 89

ادامه مطلب  در شماره  بعدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد