در مقام زهرا(س)



در مقام زهرا(س)


شفاعت گران عرصه محشر، بنابر آموزه هاى اسلامى بسیارند: انبیا، اوصیا، مؤمنان واقعى، ملائکه،(1) اهل بیت علیهم السلام و محبّان ایشان،(2) شهدا، علماى ربانى،(3) قرآن (4) و ... . اما در میان تمام شفاعت گران روز قیامت، نام فاطمه زهرا علیهاالسلام همچون خورشیدى رخشان مى درخشد; چرا که روایات معتبر بسیارى (5) از جانب رسول خدا و ائمه اطهار علیهم السلام، شفاعت بى نظیرى را براى آن جناب وعده مى دهند; شفاعتى چنان گسترده که نه تنها محبان آن حضرت و دوستداران ذریه او را شامل مى شود، بلکه تمام محبتورزان به دوستان یا دوستانِ دوستان او را نیز در برمى گیرد.

 اما چه رازى در میان است که از بین همه شفاعت کنندگان، والاترین مراتب شفاعت ویژه حضرت زهرا علیهاالسلام گشته است؟!


چگونه با وجود پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله و امیرمؤمنان على بن ابیطالب علیه السلام در عرصه شفاعت، وسیع ترین مرتبه شفاعت به وجود فاطمه زهرا علیها السلام اختصاص یافته است؟!

مگر مقام نبوت و رسالت پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله بالاتر نبوده است؟!

مگر مقام امامت و ولایت امیرمؤمنان على علیه السلام والاتر نبوده است؟!

چگونه مرتبه شفاعت صدیقه طاهره علیها السلام از همه پیامبران و امامان وسیع تر و پردامنه تر مى باشد; در حالى که ایشان نه داراى مقام نبوت بوده اند و نه واجد مقام امامت؟!

 

زن، آیینه صفات جمال و جلال خدا

انسان، در مسیر تکاملى اش هر چه بیشتر به پیش رود، تجلى گر اسما و صفات بیشترى از خداوند متعال مى گردد. آدمى در پرتو رهیدگى از خود و پیوستگى با خدا، آیینه صفات جمال و جلال خداوندى مى گردد و در هر مرحله اى از سیر به سوى حق، صفتى از صفات الهى در وجود او جلوه گر و آثار ویژه آن ظاهر مى شود. اما زمینه ظهور صفات جمال الهى در وجود زن بسى بیشتر است; به همان سان که زمینه تجلى صفات جلال الهى در وجود مرد بیشتر است. به وجود زن در متجلى سازى صفات جمال الهى (محبت، عطوفت، رحمت، لطافت، ظرافت و...) استعداد و توانایى ویژه اى عطا شده است; بر خلاف مردان که در به ظهور رسانى صفات جلال الهى (صلابت، قاطعیت خشونت، قدرت و...) یارایى و ظرفیت ویژه اى یافته اند.

از آن جا که رحمت و عطوفت خداوندى در وجود زن، بیشتر جلوه و بروز مى نماید و در وجودى که از همه چیز بریده و سراپا فناى در خدا گردیده است، به اوج تجلّى مى رسد، مى توان گفت: ریشه اى ترین و عمیق ترین محبت ها، رحمت ها، رأفت ها، عطوفت ها و مغفرت هاى خداوند در وجود حضرت زهرا علیها السلام تجلى و ظهور کرده است

اگر زن در مسیر بندگى خدا که همان مسیر تکامل اوست، قدم بردارد، صفات جمال الهى در وجود او بیشتر ظهور و جلوه مى نُماید. از رهگذر همین صفات است که زنان مى توانند با خداوند رابطه اى عمیق تر برقرار کنند، صفات او را بیابند و او را به علم حضورى بشناسند.

بارى، زن طبعاً مهربان تر و عطوف تر از مرد است و به کارهاى ظریف و لطیف، مایل تر ; چرا که با ویژگى هاى روانى و ذاتى اش سازگارتر است.  شکى نیست که صفات «رأفت و عطوفت»، «مهربانى و رحمت» و «عفو و گذشت» در وجود زنان بسى قوى تر از وجود مردان است.

مادر
مایه امتیاز زن بر مرد

در عرصه روان شناسىِ تفاوت هاى مرد و زن، اگر چه در بین روان شناسان، اختلافات فراوانى وجود دارد، اما همگى ایشان در این مسأله متّفقند که عاطفه و احساس زنان، بسى نیرومندتر و گسترده تر از عواطف مردان است. والاترین مایه امتیاز زن بر مرد، در عواطف و احساسات برتر مى باشد; همان بُعد وجودى که با لطافت، ظرافت، زیبایى و عظمت روح انسانى مرتبط است. از این روست که گرمى بازار محبت در جهان، از وجود زن است. گرمابخش سراى انسانیت، وجود زن است. در عرصه خانواده، دلربایى محبت مادر بیشتر است یا پدر؟ جاذبه محبت خواهر بیشتر است یا برادر؟ چرا در تمام فرهنگ هاى جهان، مادر به عنوان سمبل مهربانى و عطوفت شناخته شده است؟

بى شک، قوى ترین عامل ایجاد جاذبه و برقرارى محبت و صمیمیت در محیط خانواده، دختران و مادرانند. اگر چنین ویژگى عاطفى والایى در وجود زنان نمى بود، کانون گرم و با صفاى خانواده ها به کویرى خشک و بى روح مبدل مى گشت ; چرا که به مردان توانایى برقرارى چنین صفا، محبت و صمیمیتى داده نشده است.

عواطف بى شایبه، ویژگى منحصر به فرد زنان عالم است; مردان را بهر کارى دیگر ساخته اند. این عواطف و احساسات، نشانه و نمودى از رحمت ویژه خداوند به بندگانش مى باشد; این عشق و محبت سرشار در وجود زن، ظهور و جلوه اى از عشق و محبت خدایى است.

خوشا به حال زنانى که استعدادهاى عظیم وجود خویش را بشناسند، به پرورش و رشد آن اهتمام ورزند و آن را در مجراى درست و خداپسندانه آن به کار گیرند. این رحمت و محبتى که در نهاد زن به ودیعت نهاده شده است، چونان حبل و ریسمان محکمى است که رابطه حقیقى بین زن و خدا را برقرار مى سازد; بسان رشته مطمئنى است که یک سوى آن در قلب زن و دیگر سوى آن به مقام ذات الهى متصل است. زن، بایستى که این حبل متین الهى را بگیرد و با مددگیرى از آن، مداوم به پیش برود تا او را به جایگاه «مَقْعَدِ صِدْق عِنْدَ مَلِیک مُقْتَدِر»( قمر/55) رساند.

اگر زن در مسیر بندگى خدا که همان مسیر تکامل اوست، قدم بردارد، صفات جمال الهى در وجود او بیشتر ظهور و جلوه مى نُماید. از رهگذر همین صفات است که زنان مى توانند با خداوند رابطه اى عمیق تر برقرار کنند، صفات او را بیابند و او را به علم حضورى بشناسند

مظهر تام و تمام رحمت الهى

و اما روایات پُرشمارى که گسترده ترین مرتبه شفاعت را ویژه حضرت زهرا علیها السلام معرفى مى کنند، نه بدان معنا که دیگران از مقام شفاعت بى بهره اند; بلکه بدین معناست که:

حضرت زهرا علیها السلام، به خاطر لطافت خاص روحى، مظهر تام و تمام رحمت الهى گشته است. از آن جا که رحمت و عطوفت خداوندى در وجود زن، بیشتر جلوه و بروز مى نماید و در وجودى که از همه چیز بریده و سراپا فناى در خدا گردیده است، به اوج تجلّى مى رسد، مى توان گفت: ریشه اى ترین و عمیق ترین محبت ها، رحمت ها، رأفت ها، عطوفت ها و مغفرت هاى خداوند در وجود حضرت زهرا علیها السلام تجلى و ظهور کرده است. از همین روست که آخرین و گسترده ترین شفاعت ها که خود، نمود و تجلى رحمت بى کرانه الهى است، به دست مهربان فاطمه زهرا علیها السلام صورت مى پذیرد:

معدن دُرّ ولایت، منبع فیض خُدا                                در شفاعت، عالَمى چشم انتظار فاطمه

چون به محشر بر شفاعت لب گشایدلطف دوست                   بخشد از رحمت گناه دوستدار فاطمه

 (6)

 

براى زنان، مایه بسى مباهات مى باشد که از جنسى آفریده شده اند که فاطمه زهرا علیها السلام نیز از آن جنس بوده اند. براى زنان، مایه بسى افتخار است که با ویژگى هایى از مردان ممتاز شده اند که با آن استعدادها مى توانند همچون زهراى اطهر، جلوه نُماى جمال الهى شوند و آینه دار عشق، محبت، رحمت و مهربانى هاى خدایى گردند.

 

پی نوشت ها:

1) رسولُ اللّه صلى الله علیه وآله: الشّفاعَةُ لِلْأَنْبِیاءِ وَ اْلاوْصِیاءِ وَ الْمُؤمِنینَ و الْمَلائِکَةِ؛ بحارالانوار، ج 8، ص 5، ح 75.

2) الامام على علیه السلام: لنا شفاعَةٌ و لِاَهْلِ مَوَدّتِنا شَفَاعَةٌ؛ الخصال، ص 624، ح 10.

3) رسولُ اللّه صلى الله علیه وآله: ثلاثة یشفَعوُنَ الى اللّه عزّوجلّ فَیُشَفَّعوُن: الاَنبِیاءُ، ثُمَّ الْعُلَماءُ، ثُمَّ الشُّهَداءُ؛

الخصال، ص 156، ح 197.

4) رسول اللّه صلى الله علیه وآله: تَعَلّمُوا القُرآنَ فَاِنَّهُ شافِعُ یَوْمَ القِیامَة؛ مسند احمد، ح 22219.

الامام على علیه السلام: واعْلَمُوا اَنّهُ شافِعٌ مُشَفَّعٌ وَ قائِلٌ مُصَدَّقٌ وَ اَنَّهُ مَنْ شَفَعَ لَهُ القرآن یَوْمَ القیامَة شُفِّعَ فیه؛

نهج البلاغة، خطبه 176.

5) ریاحین الشریعه، ج 1، ص 233 .

6) مهدى الهى قمشه اى، شکوفه هاى عرفان، ص 294.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد